معنی فارسی leke
B1سوراخ یا گودالی کوچک که معمولاً به عنوان نقص در یک شی در نظر گرفته میشود.
A small hole or imperfection in a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک سوراخ کوچک در کاغذ ایجاد کرد.
مثال:
He made a small leke in the paper.
معنی(example):
هنرمند از یک سوراخ برای ایجاد بافت استفاده کرد.
مثال:
The artist used a leke to create texture.
معنی فارسی کلمه leke
:
سوراخ یا گودالی کوچک که معمولاً به عنوان نقص در یک شی در نظر گرفته میشود.