معنی فارسی lems
A2میوه یا دانهای که معمولاً خشک و برای استفاده در پختوپز یا نوشیدنیها استفاده میشود.
A type of fruit or seed typically used for cooking or making beverages.
- NOUN
example
معنی(example):
من همه لُم ها را از باغم جمع کردم.
مثال:
I collected all the lems from my garden.
معنی(example):
این لُم ها برای تهیه شراب عالی هستند.
مثال:
These lems are great for making wine.
معنی فارسی کلمه lems
:
میوه یا دانهای که معمولاً خشک و برای استفاده در پختوپز یا نوشیدنیها استفاده میشود.