معنی فارسی lentigo
B2لنتیگو لکههای تیرهای بر روی پوست هستند که به دلیل قرارگیری در معرض آفتاب ایجاد میشوند.
Dark spots on the skin that often result from sun exposure.
- noun
noun
معنی(noun):
A brown pigmented spot on the skin.
example
معنی(example):
او یک لنژیتو روی دستش دارد.
مثال:
She has a lentigo on her hand.
معنی(example):
لنتیگو ممکن است با گذر عمر یا تماس با آفتاب ظاهر شود.
مثال:
Lentigo can appear with age or sun exposure.
معنی فارسی کلمه lentigo
:
لنتیگو لکههای تیرهای بر روی پوست هستند که به دلیل قرارگیری در معرض آفتاب ایجاد میشوند.