معنی فارسی lentisk

B1

نوعی درخت که به خاطر صمغ و مواد طبیعی خود در مناطق مدیترانه‌ای شناخته می‌شود.

A shrub or small tree known for its aromatic resin, often used in traditional practices.

noun
معنی(noun):

A tree, the lentiscus, Pistacia lentiscus.

example
معنی(example):

درخت لنتیک به خاطر صمغ معطر خود شناخته‌شده است.

مثال:

The lentisk tree is known for its aromatic resin.

معنی(example):

لنتیک اغلب در طب سنتی استفاده می‌شود.

مثال:

Lentisk is often used in traditional medicine.

معنی فارسی کلمه lentisk

: معنی lentisk به فارسی

نوعی درخت که به خاطر صمغ و مواد طبیعی خود در مناطق مدیترانه‌ای شناخته می‌شود.