معنی فارسی leprologist
B1لپروئیدشناس، فردی که در زمینه بیماری جذام تحقیق میکند و تخصص دارد.
A specialist in the study of leprosy.
- NOUN
example
معنی(example):
یک لپروئیدشناس در مطالعه جذام تخصص دارد.
مثال:
A leprologist specializes in the study of leprosy.
معنی(example):
لپروئیدشناس در طول کنفرانس اطلاعات ارزشمندی ارائه داد.
مثال:
The leprologist provided valuable insights during the conference.
معنی فارسی کلمه leprologist
:
لپروئیدشناس، فردی که در زمینه بیماری جذام تحقیق میکند و تخصص دارد.