معنی فارسی leproma
B1لپروما، تومور یا برآمدگی مرتبط با بیماری جذام که معمولاً روی پوست دیده می‌شود.
A type of tumor or lesion associated with leprosy.
- NOUN
example
معنی(example):
لپروما توسط پزشکان برای تشخیص مورد بررسی قرار گرفت.
مثال:
The leproma was examined by the doctors for diagnosis.
معنی(example):
او به دلیل بیماری، یک لپروما در پوستش ایجاد کرد.
مثال:
She developed a leproma on her skin as a result of the disease.
معنی فارسی کلمه leproma
:
لپروما، تومور یا برآمدگی مرتبط با بیماری جذام که معمولاً روی پوست دیده می‌شود.
