معنی فارسی leprosied
B1جذامدار، به فردی گفته میشود که به بیماری جذام مبتلا است.
Being afflicted with leprosy.
- VERB
example
معنی(example):
او در دوران باستان توسط پزشکان جذامدار شد.
مثال:
She was leprosied by the doctors in ancient times.
معنی(example):
افسانهها از افرادی صحبت میکنند که جذامدار و طرد شده بودند.
مثال:
Stories tell of those who were leprosied and cast away.
معنی فارسی کلمه leprosied
:
جذامدار، به فردی گفته میشود که به بیماری جذام مبتلا است.