معنی فارسی leprosies

B1

جذام‌ها، بیماری‌هایی که به پوست و اعصاب آسیب وارد می‌کنند.

Plural form of leprosy; diseases causing severe skin and nerve damage.

example
معنی(example):

جذام‌ها یک‌زمان به‌عنوان مجازات الهی دیده می‌شدند.

مثال:

Leprosies were once seen as divine punishment.

معنی(example):

تأثیر جذام‌ها بر جامعه قابل توجه بود.

مثال:

The impact of leprosies on society was significant.

معنی فارسی کلمه leprosies

: معنی leprosies به فارسی

جذام‌ها، بیماری‌هایی که به پوست و اعصاب آسیب وارد می‌کنند.