معنی فارسی leprously

B1

لپروسی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد علائم جذام را دارد یا به وضوح تحت تأثیر این بیماری است.

In a manner associated with leprosy; showing signs of the disease.

example
معنی(example):

او به طرز لپروسی راه می‌رفت، پوستش نشانه‌های بیماری را داشت.

مثال:

He walked leprously, his skin bearing the marks of illness.

معنی(example):

باغ به طرز لپروسی با بیماری‌ها آلوده شده بود.

مثال:

The garden was leprously infested with diseases.

معنی فارسی کلمه leprously

: معنی leprously به فارسی

لپروسی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد علائم جذام را دارد یا به وضوح تحت تأثیر این بیماری است.