معنی فارسی leprousness
B1لپروسی، حالتی است که به بیماری جذام یا نشانههای آن مربوط میشود.
The state or quality of being leprous; affected by leprosy.
- NOUN
example
معنی(example):
لپروسی دستان او باعث نگرانی بود.
مثال:
The leprousness of his hands was a cause for concern.
معنی(example):
او درباره لپروسی که بسیاری در این منطقه را تحت تأثیر قرار داده بود، صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the leprousness that affected many in the region.
معنی فارسی کلمه leprousness
:
لپروسی، حالتی است که به بیماری جذام یا نشانههای آن مربوط میشود.