معنی فارسی let someone or something be

B1

اجازه دادن به شخص یا چیزی که بدون دخالت باقی بماند.

To allow someone or something to exist or remain without interference.

example
معنی(example):

گاهی اوقات بهتر است هر چیزی را به حال خود رها کنیم و دخالت نکنیم.

مثال:

Sometimes, it's better to let things be and not interfere.

معنی(example):

من تصمیم گرفتم به دوستم بگذارم و بر روی مشکلات خودم تمرکز کنم.

مثال:

I decided to let my friend be and focus on my own issues.

معنی فارسی کلمه let someone or something be

: معنی let someone or something be به فارسی

اجازه دادن به شخص یا چیزی که بدون دخالت باقی بماند.