معنی فارسی let something rip
B1به معنای اجازه دادن به چیزی برای پیشروی بدون محدودیت یا کنترل.
To allow something to happen freely or with great intensity.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در مهمانی موسیقی را با شدت پخش کرد.
مثال:
He let the music rip at the party.
معنی(example):
بذار راحت بگذره و از لحظه لذت ببر!
مثال:
Let it rip and enjoy the moment!
معنی فارسی کلمه let something rip
:
به معنای اجازه دادن به چیزی برای پیشروی بدون محدودیت یا کنترل.