معنی فارسی let something slide
B1اجازه دادن به چیزی برای نادیده گرفتن یا بخشیدن آن.
To disregard or overlook something that might usually be criticized.
- OTHER
example
معنی(example):
امسال اشتباه را نادیده گرفتم.
مثال:
I let the mistake slide this time.
معنی(example):
گاهی اوقات خوب است که اجازه دهید چیزهای کوچک نادیده گرفته شوند.
مثال:
Sometimes it's okay to let little things slide.
معنی فارسی کلمه let something slide
:
اجازه دادن به چیزی برای نادیده گرفتن یا بخشیدن آن.