معنی فارسی letching
B1عملی مشابه چشم‌چرانی، نگاهی بی‌ادبانه به جذابیت‌های ظاهری کسی.
The act of looking at someone in a lustful way, often considered inappropriate.
- verb
verb
معنی(verb):
To purge a soluble matter out of something by the action of a percolating fluid.
مثال:
Heavy rainfall can leach out minerals important for plant growth from the soil.
معنی(verb):
To part with soluble constituents by percolation.
example
معنی(example):
چشم‌چرانی در محیط‌های حرفه‌ای معمولاً نامناسب تلقی می‌شود.
مثال:
Letching is often discouraged in professional environments.
معنی(example):
او متوجه چشم‌چرانی او در طول رویداد شد.
مثال:
She noticed him letching during the event.
معنی فارسی کلمه letching
:
عملی مشابه چشم‌چرانی، نگاهی بی‌ادبانه به جذابیت‌های ظاهری کسی.
