معنی فارسی leucomelanic
B2لیوکوملانیک به رنگ روشن یا بیرنگی در بافتها اشاره دارد.
Pertaining to or characterized by a condition with reduced melanin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی لوکوملانیک گل آن را منحصر به فرد کرد.
مثال:
The leucomelanic feature of the flower made it unique.
معنی(example):
پژوهشگران رنگآمیزی لوکوملانیک را در مشاهدات خود یادداشت کردند.
مثال:
The researchers noted the leucomelanic coloration in their observations.
معنی فارسی کلمه leucomelanic
:
لیوکوملانیک به رنگ روشن یا بیرنگی در بافتها اشاره دارد.