معنی فارسی leveeing
B2فرآیند تسطیح زمین برای کنترل آب و سیلاب.
The act of creating levees to control water flow.
- NOUN
example
معنی(example):
پروژه تسطیح آنها شهر را از سیل محافظت میکند.
مثال:
Their leveeing project will protect the town from floods.
معنی(example):
تسطیح ناحیه چندین ماه طول کشید تا کامل شود.
مثال:
Leveeing the area took several months to complete.
معنی فارسی کلمه leveeing
:
فرآیند تسطیح زمین برای کنترل آب و سیلاب.