معنی فارسی leveche
B2بادهای گرم و خشک که معمولاً در برخی مناطق میوزد.
A warm, dry wind, especially in certain regions.
- NOUN
example
معنی(example):
بادهای لویچ به شدت از میان دره می وزیدند.
مثال:
The leveche winds blew fiercely through the valley.
معنی(example):
ما مجبور شدیم از هوای لویچ پناه بگیریم.
مثال:
We had to take shelter from the leveche weather.
معنی فارسی کلمه leveche
:
بادهای گرم و خشک که معمولاً در برخی مناطق میوزد.