معنی فارسی leve

B1

ترک کردن، خارج شدن از یک مکان.

To leave a place or situation.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت به آرامی اتاق را ترک کند.

مثال:

She decided to leve the room quietly.

معنی(example):

او به زودی به خاطر تعطیلاتش ترک خواهد کرد.

مثال:

He will leve soon for his vacation.

معنی فارسی کلمه leve

: معنی leve به فارسی

ترک کردن، خارج شدن از یک مکان.