معنی فارسی levelman
B1فردی که به ایجاد و نگهداری سطوح هموار میپردازد.
A person who levels or smooths surfaces, especially in construction.
- NOUN
example
معنی(example):
سطحساز اطمینان حاصل کرد که زمین برای ساخت و ساز یکنواخت است.
مثال:
The levelman ensured the ground was even for construction.
معنی(example):
به عنوان یک سطحساز، او اطمینان حاصل میکند که همه چیز در تراز است.
مثال:
As a levelman, he checks that everything is aligned.
معنی فارسی کلمه levelman
:
فردی که به ایجاد و نگهداری سطوح هموار میپردازد.