معنی فارسی levesel
B1لذیذ، خوشمزه و مطلوب که معمولاً برای توصیف غذا یا طعمها بهکار میرود.
Delicious and pleasant, often used to describe food or flavors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سوپ بسیار لذیذ و دلگرمکننده بود.
مثال:
The soup was very levesel and comforting.
معنی(example):
یک غذای لذیذ میتواند یک روز سرد را گرم کند.
مثال:
A levesel dish can make a cold day feel warm.
معنی فارسی کلمه levesel
:
لذیذ، خوشمزه و مطلوب که معمولاً برای توصیف غذا یا طعمها بهکار میرود.