معنی فارسی lexicographian

B2

لکسیکوگرافی به علم یا هنر تهیه و ویرایش واژه‌نامه‌ها اشاره دارد.

Pertaining to the practice or study of lexicography.

example
معنی(example):

رویکرد لکسیکوگرافی بر تعریف کلمات تأکید می‌کند.

مثال:

The lexicographian approach emphasizes word definitions.

معنی(example):

به عنوان یک لکسیکوگرافر، او چندین واژه‌نامه منتشر کرد.

مثال:

As a lexicographian, he published several dictionaries.

معنی فارسی کلمه lexicographian

: معنی lexicographian به فارسی

لکسیکوگرافی به علم یا هنر تهیه و ویرایش واژه‌نامه‌ها اشاره دارد.