معنی فارسی lexicographically
B1به ترتیب حروف الفبا، بهصورتی که ابتدا کلمات با حروف ابتدایی مشابه، و سپس بر اساس حروف بعدی مقایسه شوند.
In an arrangement based on the order of the letters in the alphabet.
- ADVERB
example
معنی(example):
کلمات به صورت دیکشنریوار در دیکشنری ترتیب داده شدهاند.
مثال:
The words are arranged lexicographically in the dictionary.
معنی(example):
برای پیدا کردن کلمه، آن را به صورت دیکشنریوار در میان سایر ورودیها جستجو میکنید.
مثال:
To find the word, you look for it lexicographically among other entries.
معنی فارسی کلمه lexicographically
:
به ترتیب حروف الفبا، بهصورتی که ابتدا کلمات با حروف ابتدایی مشابه، و سپس بر اساس حروف بعدی مقایسه شوند.