معنی فارسی lexigraphical

B2

لغوی، مربوط به علم واژگان و ساختارهای کلامی.

Relating to the arrangement or function of words in a dictionary.

example
معنی(example):

چیدمان لغوی کلمات به برقراری ارتباط مؤثر کمک می‌کند.

مثال:

The lexigraphical arrangement of words helps in effective communication.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، یک مطالعه لغوی می‌تواند الگوهای استفاده از زبان را نشان دهد.

مثال:

In linguistics, a lexigraphical study can reveal patterns in language use.

معنی فارسی کلمه lexigraphical

: معنی lexigraphical به فارسی

لغوی، مربوط به علم واژگان و ساختارهای کلامی.