معنی فارسی liasing

B2

همکاری، تعامل یا ارتباط برقرار کردن با افراد یا گروه‌های مختلف به منظور تبادل اطلاعات و انجام کارهای مشترک.

The act of coordinating or facilitating communication and collaboration between different parties.

example
معنی(example):

همکاری بین دپارتمان‌ها به بهبود ارتباطات کمک می‌کند.

مثال:

Liasing between departments helps improve communication.

معنی(example):

ما با تیم بازاریابی برای پروژه در حال همکاری هستیم.

مثال:

We are liasing with the marketing team for the project.

معنی فارسی کلمه liasing

: معنی liasing به فارسی

همکاری، تعامل یا ارتباط برقرار کردن با افراد یا گروه‌های مختلف به منظور تبادل اطلاعات و انجام کارهای مشترک.