معنی فارسی liberationist

B1

آزادساز، فردی که به مبارزه برای آزادی و حقوق بشر پرداخته و تلاش می‌کند تا ستم را از بین ببرد.

A person who supports liberation movements and fights against oppression.

example
معنی(example):

آزادساز برای آزادی ستم‌دیدگان مبارزه کرد.

مثال:

The liberationist fought for the freedom of the oppressed.

معنی(example):

او به عنوان یک آزادساز شناخته شد و به عدالت اجتماعی اختصاص داشت.

مثال:

She identified as a liberationist, dedicated to social justice.

معنی فارسی کلمه liberationist

: معنی liberationist به فارسی

آزادساز، فردی که به مبارزه برای آزادی و حقوق بشر پرداخته و تلاش می‌کند تا ستم را از بین ببرد.