معنی فارسی libidinizing
B2لیبیدینی کردن به معنای تأکید بر ابعاد جنسی یا تمایلات جنسی در روابط، شخصیتها یا موقعیتها اشاره دارد.
To make something sexual or more focused on sensual desires.
- VERB
example
معنی(example):
این کتاب به خاطر لیبیدینی کردن روابط بین شخصیتها مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The book was criticized for libidinizing relationships between the characters.
معنی(example):
برخی فیلمها تمایل دارند روایتهای خود را برای افزایش درام لیبیدینی کنند.
مثال:
Some films tend to libidinize their narratives for added drama.
معنی فارسی کلمه libidinizing
:
لیبیدینی کردن به معنای تأکید بر ابعاد جنسی یا تمایلات جنسی در روابط، شخصیتها یا موقعیتها اشاره دارد.