معنی فارسی lichenification
B2فرایند معروف به لیچنیسازی، در آن پوست ضخیم و جوشدار میشود و معمولاً به علت تحریک مداوم یا التهاب از بین میرود.
The process by which skin becomes thickened and leathery due to prolonged irritation or inflammation.
- NOUN
example
معنی(example):
لیچنیسازی میتواند به دلیل تحریک مزمن پوست رخ دهد.
مثال:
Lichenification can occur due to chronic skin irritation.
معنی(example):
پزشک روند لیچنیسازی را به بیمار توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the process of lichenification to the patient.
معنی فارسی کلمه lichenification
:
فرایند معروف به لیچنیسازی، در آن پوست ضخیم و جوشدار میشود و معمولاً به علت تحریک مداوم یا التهاب از بین میرود.