معنی فارسی lichenologic
B2مرتبط با زمینه مطالعه لایکنها و ویژگیهای آنها.
Relating to the scientific study of lichens.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعه لیکنولوژیک گونههای جدیدی را نشان داد.
مثال:
The lichenologic study revealed new species.
معنی(example):
پژوهشگران یک مقاله لیکنولوژیک در نشریه علمی منتشر کردند.
مثال:
Researchers published a lichenologic article in the scientific journal.
معنی فارسی کلمه lichenologic
:
مرتبط با زمینه مطالعه لایکنها و ویژگیهای آنها.