معنی فارسی lickety
B1به معنای سریع و ناگهانی. معمولاً به عمل یا حرکتی که بهسرعت انجام میشود، اشاره دارد.
Quickly, swiftly; used to describe actions done in haste.
- ADVERB
example
معنی(example):
کودکان به سرعت به زمین بازی دویدند.
مثال:
The children ran lickety-split to the playground.
معنی(example):
او کارهایش را قبل از شام سریع انجام داد.
مثال:
She finished her homework lickety-split before dinner.
معنی فارسی کلمه lickety
:
به معنای سریع و ناگهانی. معمولاً به عمل یا حرکتی که بهسرعت انجام میشود، اشاره دارد.