معنی فارسی lie low
B1از دید عموم دور ماندن و بیصدا زندگی کردن.
To keep out of sight or avoid drawing attention.
- verb
verb
معنی(verb):
To conceal oneself; to remain hidden.
مثال:
I'll lie low here until you get back, good luck!
example
معنی(example):
بعد از مشکل، او تصمیم گرفت برای مدتی زیر سایه بماند.
مثال:
After the trouble, she decided to lie low for a while.
معنی(example):
بهترین کار این است که تا زمانی که وضعیت آرام شود، در سایه بمانید.
مثال:
It’s best to lie low until the situation cools down.
معنی فارسی کلمه lie low
:
از دید عموم دور ماندن و بیصدا زندگی کردن.