معنی فارسی liegefully
B1به طرز وفادارانه، به شایستگی نسبت به یک حاکم یا سرپرست عمل کردن.
In a manner that shows loyalty and devotion to a lord.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در هر نبرد به طور وفادارانه برای لردش عمل می کرد.
مثال:
He act liegefully in every battle for his lord.
معنی(example):
او با افتخار به طور وفادارانه به جامعهاش خدمت کرد.
مثال:
She liegefully served her community with pride.
معنی فارسی کلمه liegefully
:
به طرز وفادارانه، به شایستگی نسبت به یک حاکم یا سرپرست عمل کردن.