معنی فارسی lifelike

B2

شبیه به زندگی به اشیاء یا تصاویری اشاره دارد که واقعاً واقعی به نظر می‌رسند.

Having the appearance of being alive or real.

adjective
معنی(adjective):

Like a living being, resembling life, giving an accurate representation

مثال:

The robot was so lifelike, Jack could hardly tell it apart from his sister.

example
معنی(example):

عروسک آنقدر شبیه به زندگی است که واقعی به نظر می‌رسد.

مثال:

The doll is so lifelike that it looks real.

معنی(example):

نقاشی شبیه به زندگی او هر جزئیات را به تصویر کشید.

مثال:

Her lifelike painting captured every detail.

معنی فارسی کلمه lifelike

: معنی lifelike به فارسی

شبیه به زندگی به اشیاء یا تصاویری اشاره دارد که واقعاً واقعی به نظر می‌رسند.