معنی فارسی like death warmed up
B2به حالتی اطلاق میشود که فرد به شدت خسته یا بیمار به نظر میرسد.
A phrase used to describe someone who looks very unwell or fatigued.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Ill, unwell.
example
معنی(example):
بعد از پرواز طولانی، او مثل مردهای که دوباره گرم شده به نظر میرسید.
مثال:
After the long flight, he looked like death warmed up.
معنی(example):
او بعد از آنفولانزا مثل مردهای که دوباره گرم شده حس میکرد.
مثال:
She felt like death warmed up after the flu.
معنی فارسی کلمه like death warmed up
:
به حالتی اطلاق میشود که فرد به شدت خسته یا بیمار به نظر میرسد.