معنی فارسی like father, like son

B2

فرزندان به خصوصیات و رفتارهای والدین خود شباهت دارند.

Sons often resemble their fathers in behavior or characteristics.

example
معنی(example):

او دقیقاً مثل پدرش عمل می‌کند؛ مانند پدر، مانند پسر.

مثال:

He acts just like his father; like father, like son.

معنی(example):

علاقه‌مندی‌های او بازتابی از پدرش است؛ مانند پدر، مانند پسر.

مثال:

His interests mirror those of his dad; like father, like son.

معنی فارسی کلمه like father, like son

: معنی like father, like son به فارسی

فرزندان به خصوصیات و رفتارهای والدین خود شباهت دارند.