معنی فارسی like magic

B1

نشانه‌ای از سرعت یا شگفتی، به معنای اینکه چیزی با سرعت و به طرز حیرت‌انگیزی انجام شده است.

Indicates something happening quickly or surprisingly.

example
معنی(example):

او معما را مثل جادو حل کرد.

مثال:

She solved the puzzle like magic.

معنی(example):

ماشین مثل جادو خودش را تعمیر کرد.

مثال:

The car fixed itself like magic.

معنی فارسی کلمه like magic

: معنی like magic به فارسی

نشانه‌ای از سرعت یا شگفتی، به معنای اینکه چیزی با سرعت و به طرز حیرت‌انگیزی انجام شده است.