معنی فارسی liker
B1معنی کسی که به چیزی علاقهمند است یا آن را دوست دارد.
A person who appreciates or enjoys something.
- NOUN
example
معنی(example):
او علاقهمند به ادبیات کلاسیک است.
مثال:
She is a big liker of classic literature.
معنی(example):
به عنوان یک علاقهمند به ورزشهای ماجراجویانه، او اغلب به کوهنوردی و صخرهنوردی میپردازد.
مثال:
As a liker of adventure sports, he often goes hiking and climbing.
معنی فارسی کلمه liker
:
معنی کسی که به چیزی علاقهمند است یا آن را دوست دارد.