معنی فارسی likemindedness

B1

احساس تشابه و همفکری در ادراکات یا عقاید.

The state of having similar opinions or beliefs.

example
معنی(example):

تشابه افکارشان باعث شد که بحث لذت‌بخش‌تر شود.

مثال:

Their likemindedness made the discussion more enjoyable.

معنی(example):

احساس همفکری می‌تواند دوستی‌ها را تقویت کند.

مثال:

A sense of likemindedness can strengthen friendships.

معنی فارسی کلمه likemindedness

: معنی likemindedness به فارسی

احساس تشابه و همفکری در ادراکات یا عقاید.