معنی فارسی likelihoods
B1مجموعه احتمالاتی که وقوع یک چیز را نشان میدهد.
The diverse probabilities associated with different outcomes.
- NOUN
example
معنی(example):
احتمالهای مختلف نتایج مورد تحلیل قرار گرفتند.
مثال:
The likelihoods of different outcomes were analyzed.
معنی(example):
ما به احتمالهای پیروزی در مسابقه صحبت کردیم.
مثال:
We discussed the likelihoods of winning the match.
معنی فارسی کلمه likelihoods
:
مجموعه احتمالاتی که وقوع یک چیز را نشان میدهد.