معنی فارسی limaceous

B1

لیمکی، صفتی است برای توصیف موجودات نرم‌تن که به خانواده لیمکیا تعلق دارند.

An adjective describing gastropods that belong to the Limacidae family.

example
معنی(example):

ویژگی لیمکسی آن را از حلزون‌ها متمایز می‌کند.

مثال:

The limaceous characteristic makes it different from snails.

معنی(example):

موجودات لیمکسی معمولاً در زیستگاه‌های مرطوب یافت می‌شوند.

مثال:

Limaceous creatures are often found in moist habitats.

معنی فارسی کلمه limaceous

: معنی limaceous به فارسی

لیمکی، صفتی است برای توصیف موجودات نرم‌تن که به خانواده لیمکیا تعلق دارند.