معنی فارسی limburgite

B2

نوعی سنگ معدنی که از فعالیت‌های آتشفشانی تشکیل شده است.

A type of mineral rock formed from volcanic activity.

example
معنی(example):

زمین‌شناسان limburgite را برای درک فعالیت‌های آتشفشانی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Geologists study limburgite to understand volcanic activity.

معنی(example):

نمونه‌ای از limburgite خواص معدنی منحصر به فردی را نشان داد.

مثال:

The sample of limburgite showed unique mineral properties.

معنی فارسی کلمه limburgite

: معنی limburgite به فارسی

نوعی سنگ معدنی که از فعالیت‌های آتشفشانی تشکیل شده است.