معنی فارسی liminary
B2مقدماتی، اشاره به مرحله ابتدایی یک تحقیق یا فرآیند که ممکن است به نتایج نهایی منجر شود.
Denoting an action or event that serves as an introduction or preparation for something more important.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج مقدماتی برای پروژه امیدوارکننده بود.
مثال:
The preliminary results were promising for the project.
معنی(example):
او یافتههای مقدماتی را در کنفرانس ارائه داد.
مثال:
She presented preliminary findings at the conference.
معنی فارسی کلمه liminary
:
مقدماتی، اشاره به مرحله ابتدایی یک تحقیق یا فرآیند که ممکن است به نتایج نهایی منجر شود.