معنی فارسی line in the sand
C1خط قرمز یا مرز، نمادی از چیزهایی که نباید گذشته شود.
A metaphorical boundary that should not be crossed.
- noun
noun
معنی(noun):
A defining moment; a cutoff point.
example
معنی(example):
آنها در مورد پروژه یک خط در شن کشیدند.
مثال:
They drew a line in the sand about the project.
معنی(example):
او یک خط در شن کشید و از سازش امتناع کرد.
مثال:
He made a line in the sand, refusing to compromise.
معنی فارسی کلمه line in the sand
:
خط قرمز یا مرز، نمادی از چیزهایی که نباید گذشته شود.
