معنی فارسی linearizable

B2

قابل خطی شدن به این معناست که می‌توان یک سیستم غیرخطی را طوری تبدیل کرد که همانند یک سیستم خطی عمل کند.

Capable of being converted into a linear form for analysis or processing.

example
معنی(example):

برخی سیستم‌های پیچیده می‌توانند برای تجزیه و تحلیل آسان‌تر خطی شوند.

مثال:

Certain complex systems can be made linearizable for easier analysis.

معنی(example):

مسئله در شرایط خاص قابل خطی بودن بود.

مثال:

The problem was linearizable under specific conditions.

معنی فارسی کلمه linearizable

: معنی linearizable به فارسی

قابل خطی شدن به این معناست که می‌توان یک سیستم غیرخطی را طوری تبدیل کرد که همانند یک سیستم خطی عمل کند.