معنی فارسی linearity

B2

خطی بودن به معنی خاصیتی است که در آن خروجی یک تابع به صورت مستقیم به ورودی آن مرتبط است.

The quality or state of being linear; involving or showing a direct relationship.

example
معنی(example):

خطی بودن ویژگی است که نشان‌دهنده رابطه خطی است.

مثال:

Linearity is a property that indicates a straight-line relationship.

معنی(example):

خطی بودن معادله باعث شد اصلاح آن آسان‌تر باشد.

مثال:

The linearity of the equation made it easier to solve.

معنی فارسی کلمه linearity

: معنی linearity به فارسی

خطی بودن به معنی خاصیتی است که در آن خروجی یک تابع به صورت مستقیم به ورودی آن مرتبط است.