معنی فارسی linearisation

B2

فرآیند تبدیل یک معادله غیرخطی به صورت خطی.

The process of approximating a nonlinear function by a linear function.

example
معنی(example):

خطی‌سازی به ساده‌سازی معادلات پیچیده کمک می‌کند.

مثال:

Linearisation helps simplify complex equations.

معنی(example):

فرایند خطی‌سازی در مهندسی بسیار مهم است.

مثال:

The process of linearisation is crucial in engineering.

معنی فارسی کلمه linearisation

: معنی linearisation به فارسی

فرآیند تبدیل یک معادله غیرخطی به صورت خطی.