معنی فارسی lineate

B1

خط‌کشی کردن به معنای سازماندهی متن یا اشکالی به صورت خطی است تا راحت‌تر قابل خواندن باشد.

To draw lines or marks on a surface to create a structured or organized format.

example
معنی(example):

شما می‌توانید متن را خط‌کشی کنید تا واضح‌تر و منظم‌تر شود.

مثال:

You can lineate the text to make it clearer and more organized.

معنی(example):

معلم از ما خواست تا مقالات‌مان را خط‌کشی کنیم.

مثال:

The teacher asked us to lineate our essays.

معنی فارسی کلمه lineate

: معنی lineate به فارسی

خط‌کشی کردن به معنای سازماندهی متن یا اشکالی به صورت خطی است تا راحت‌تر قابل خواندن باشد.