معنی فارسی linenize

B1

به کار بردن یا استفاده از پارچه لینن برای بهبود کیفیت یا ظاهر.

To make something linen-like or to use linen material.

example
معنی(example):

ما باید ملحفه‌های خود را لیننی کنیم تا راحتی بیشتری داشته باشیم.

مثال:

We need to linenize our sheets for better comfort.

معنی(example):

طراح تصمیم گرفت کل مجموعه را لیننی کند.

مثال:

The designer decided to linenize the entire collection.

معنی فارسی کلمه linenize

: معنی linenize به فارسی

به کار بردن یا استفاده از پارچه لینن برای بهبود کیفیت یا ظاهر.