معنی فارسی linenman
B1شخصی که مسئولیت تأمین و نگهداری پارچههای لینن را بر عهده دارد.
A person responsible for supplying and maintaining linen fabrics.
- NOUN
example
معنی(example):
لینندار پارچههای تازه برای هتل آورد.
مثال:
The linenman brought fresh linen for the hotel.
معنی(example):
یک لینندار برای حفظ کیفیت در خدمات لباسشویی ضروری است.
مثال:
A linenman is essential for maintaining quality in laundry services.
معنی فارسی کلمه linenman
:
شخصی که مسئولیت تأمین و نگهداری پارچههای لینن را بر عهده دارد.