معنی فارسی lingtowman

B2

لینگتومن، شخصی که مسئولیت‌های لجستیکی و سازمان‌دهی را بر عهده دارد.

A person responsible for logistical and organizational duties.

example
معنی(example):

لینگتومن مدیریت لجستیک این رویداد را به خوبی انجام داد.

مثال:

The lingtowman managed the logistics of the event successfully.

معنی(example):

پدر او سال‌ها به عنوان لینگتومن کار کرد.

مثال:

Her father worked as a lingtowman for many years.

معنی فارسی کلمه lingtowman

: معنی lingtowman به فارسی

لینگتومن، شخصی که مسئولیت‌های لجستیکی و سازمان‌دهی را بر عهده دارد.