معنی فارسی linguadental
B1زبان‌دندانی، مرتبط با صداهایی که با زبان و دندان‌ها تولید می‌شود.
Relating to sounds made with the tongue against the teeth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صداهای زبان‌دندانی با زبان در برابر دندان‌ها تولید می‌شوند.
مثال:
The linguadental sounds are produced with the tongue against the teeth.
معنی(example):
در بیان زبان‌دندانی، زبان به دندان‌های بالایی تماس می‌گیرد.
مثال:
In linguadental articulation, the tongue touches the upper teeth.
معنی فارسی کلمه linguadental
:
زبان‌دندانی، مرتبط با صداهایی که با زبان و دندان‌ها تولید می‌شود.
